درباره کتاب : انقیاد زنان رسالهای است که جان استوارت میل در سال ۱۸۶۹ منتشر کرده است. در آن زمان، زنان انگلستان هنوز از بسیاری حقوق محروم بودند، از جمله حق رای. از همین رو هنگامی که میل از حقوق زنان دفاع میکرد کم نبودند کسانی که سخنان او را به تمسخر میگرفتند; اما او از صمیم قلب اعتقاد داشت که وضعیت فعلی زنان به هیچ وجه با جهان مدرن سازگار نیست و زنان باید از حقوق برابر با مردان برخوردار شوند.
میل در سراسر این رساله میکوشد ثابت کند که رفتار و سلوک و موقعیت فعلی زنان زاییدهء طبیعت آنان نیست، بلکه زاییدهء انتظاراتی است که جامعه از آنان دارد. رسالهء میل به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران، یکی از بهترین آثاری است که تاکنون در دفاع از حقوق زنان نوشته شده است.
کتاب انقیاد زنان با ترجمهء علاءالدین طباطبایی در چهار فصل تنظیم شده است که در هر فصل میل عقیدهء خود را مبنی بر آزادی زنان و فایدههای این آزادی برای جامعه و افراد با استدلال مطرح میکند.به عقیدهء میل اصلی که روابط اجتماعی میان زن و مرد را تنظیم میکند و بر مبنای آن یک جنس تحت انقیاد قانونی جنس دیگر قرار میگیرد، از اساس نادرست است و باید به جای این اصل، اصل دیگری نشاند که بر برابری کامل زن و مرد بنیاد گرفته باشد و هیچ یک را بر دیگری برتری ندهد و هیچ یک را ناتوانتر نشمرد.
[toggle title=”برای مشاهده ادامه توضیحات اینجا کلیک کنید “]
در فصل نخست، میل این نکته را مطرح میکند که فرادستی مردان و فرودستی زنان در جوامع به این دلیل طبیعی انگاشته میشود چرا که هیچگاه نظام دیگری در بوتهء آزمایش قرار نگرفته است. همچنین این نظام مبتنی بر نابرابری به هیچ وجه حاصل تامل و دوراندیشی و یا حاصل اندیشههای اجتماعی و یا حاصل هیچ رای و نظری که سود بشریت را مدنظر داشته باشد نبوده است.
به اعتقاد او این نظام مبتنی بر نابرابری صرفا از وضعیتی نشات میگیرد که از طلوع تاریخ وجود داشته است.
نویسنده همچنین در ادامه به جایگاه زنان و مردان اشارهای تاریخی میکند: «تاریخ به ما میگوید که سهم طبقات مختلف مردم از زندگی و دارایی و آنچه سعادت مادی آنان را تامین میکند تا چه حد به قدرت آنها بستگی داشته و این تصویری روشن از مناسبات ظالمانه میان انسانها به دست میدهد.»
میل به قوانینی زورمندمدار اشاره میکند و نمونهء قانون بردهداری در انگلستان را مثال میزند. همچنین با ذکر انواع سلطه مثل ارباب و رعیت، سلطهء مردان بر زنان را به میان میکشد.
او همچنین در فصل بعدی کتابش، قوانین کشور انگلستان و مقایسهاش با دیگر کشورها را دربارهء قانون ازدواج مطرح میکند. او دربارهء ازدواج مینویسد: «ازدواج عملا تنها بردگی است که قانون ما آن را به رسمیت میشناسد. اکنون دیگر هیچ انسانی به حکم قانون برده نیست، الا بانوی هر خانه.»به گفتهء میل اصل بنیادین جنبش مدرن در عرصهء اخلاق و سیاست این است که کردار آدمی شایستهء توجه است و مهم این است که انسانها چه میکنند نه این که چه کسی هستند، این شایستگی است که به انسان حق میدهد به قدرت و مقام دست یابد نه زاده شدن در فلان خاندان.
او مینویسد: «اگر خانواده چنان سامان یابد که تسلط یکی از اعضا بر دیگری از میان برداشته شود، جامعهء دیگر ناگزیر نخواهد بود که با گرایشهایی به مبارزه برخیزد که خود در تکوین آنها نقشی داشته است. در این صورت برای نخستین بار در تاریخ بشر، کودک انسان چنان تربیت میشود که باید و هنگامی که به سن بزرگسالی رسید این امکان وجود خواهد داشت که آن تربیت را به دست فراموشی نسپرد.»
لیکن مادام که سلطهء قوی بر ضعیف در قلب جامعه یعنی خانواده به رسمیت شناخته میشود، برای جامعه بسیار دشوار خواهد بود که ضعیف و قوی را از حقوقی برابر بهرهمند کند.
او دربارهء فایدهء آزادی زنان مینویسد: «آزاد شدن زنان، آزاد شدن نیمی از کل نیروی عقلانی بشر است و نیز به نیروی عقلانی مردان انگیزهء تازهای میبخشد، انگیزهای که محصول رقابت و ضرورت است. ضرورت این که مردان پیش از دست یافتن به شغل و مقامی که خواهان آنند شایستگی خود را ثابت کنند.»
کتاب «انقیاد زنان» نوشتهء جان استوارت میل، ترجمهء علاءالدین طباطبایی است که نشر هرمس آن را در سال ۱۳۷۹ منتشر کرده است.
- دانلود کتاب انقیاد زنان نوشته جان استوارت میل در بوکیها
- تعداد صفحات: ۳۸
- حجم فایل :۲٫۲۹مگابایت
- بازنشر:بوکیها دات آی آر
باسلام ودرود
خسته نباشید
بسیارکارمهمی صورت داده اید
پیشنهادم اینه اگرصلاح بدونید برای اطلاع رسانی تنها به کتابخانه ها اکتفا نشود وازراه رسانه های برون مرزی چون ماهواره نیزاقدام صورت گیرد تا مردم بااین گنجینه اشناگردند
بااحترام ومهر
درودذ بر شما بزرگوار
بله همینطور است ولی این امور هزینه های سنگینی دارند ولی بسیار پر بازده هستند.
سلام
کتاب هایتان را اغلب از سایت های دیگر برداشته اید (بخصوص کتابناک) و خیلی در این زمینه نمی توانم ازتان تعریف کنم!
اما می خواهم خودتان وجدان خود را قاضی کنید
و فکر کنید چند دقیقه که خود ناشرید! و کتبی که شما کلی وقت و هزینه صرف چاپش کرده اید،به رایگان دارند در بوکیها! به ملت می دهند و هزاران نفر می توانند دانلود کنند…آنوقت چه حالی می شوید؟
ببینید از نظر انسانی و شرعی این کار درست نیست، و شما طبق هر دو، محکومید…
ببخشید که انقدر صریح گفتم، امیدوارم بهش فکر کنید و عذاب وجدانتان مثل بنده دو چندان شود، و کار بوکیها را صرفا به کتب بی حق نشر و قدیمی و نایاب تخصیص دهید.
آن اطلاعیه مهم بالا هم صرفا یک شوخی است،چرا که ناشرین مسلم است ناراضی اند! ولی به سایتتان نیامده اند تا اعلام کنند…
موفق باشی.
سلام جناب پورفر
حرف شما کاملا درسته درباره کتابهای سایت ( از سطح اینترنت جمع اوری شده ) ولی صرفا نه از کتابناک …
درباره اطلاعیه بالانیز به هیچ وجه شوخی نداشته و در مواردی این کار انجام شده است … و باز هم در حال انجام ان هستیم … به مرور !
و در مورد کتابهای بدون حق نشر هم به صورت جدی داریم روش کار میکنیم … ولی بنده به تنهایی مجبورم به روز کنم سایت رو و این خودش کمی این کار رو کند میکنه …
به زودی کتابهایی که حق نشر دارند از سایت حذف خواهند شد و صرفا کتابهای قدیمی و بدون کپی رایت باقی خواهند ماند …
در مورد فعالیت شما نیز بنده به صورت جدی کارهای شما و دوستان عزیز دیگری که در این زمینه فعالیت داشتند را دنبال میکردم و میکنم و واقعا خوشحالم افرادی چون شما هستند … امیدوارم در پناه حق غرق در شادی باشید
سپاس از شما بابت یادآوری
سلام و درود مجدد
از برخورد و پاسخ معقولتان بسیار خشنود شدم!
فکر نمی کردم خیلی در پی جمع آوری این کار باشید، که اکنون می گویید درصددید…
می دانی، بعضی وقت ها تعاریف و تحسین های دیگران، ما را در زیر پاگذاشتن حقوق ناشرین و مولفین، تیزتر می کند و باید خیلی مراقب باشیم، و این بلایی بود که گریبانگیر بنده نیز شد!
بعضی کارها را می دانی اشتباه است، ولی همین عامل سبب می شود که به انجام آنها ادامه دهی… خوشحالم که این قضیه را جدی گرفته اید.امیدوارم شکایت های ناشرین به سایت شما خیلی اصابت نکرده باشد، هرچند بعید می دانم هنوز مصون مانده باشید…
در مورد دست تنهایی، راستش بزرگوار؛ هیچ لزومی ندارد دست تنها کار کنید، می توانید از دوستان دیگری کمک بگیرید، بنده به نوبه ی خود، بعد از زوال کتابناک، بوکیها و کافه کتاب را بهترین دیدم در این کار و خیلی کتب دارم،که حتی حق نشر هم ندارند، و یا خیلی وقت است چاپ نمی شوند، و می توانم به شما بدهم تا در اینجا بگذارید، توضیحات و دیگر چیزهایش نیز با خود این کوچک… به کافه کتاب نیز داده ام.
از لطفی که به بنده داشتید هم بسیار سپاس.
بعد این قضایایی که شاید خودتان بدانید، دیگر دل و دماغی برای فعالیت جدی در این عرصه برایم نمانده است و ترجیح دادم کنار بکشم، ولی اگر شما عزیز که تلاشت در بوکیها (آن هم یکنفره!) باعث شگفتی ام شد، بخواهید می توانیم همکاری کوچکی کتیم، و کتب بهتر و نایاب تری را در دسترس اهلش قرار دهیم، و کار نیکی از خود بجای بگذاریم….
ارادتمند.
سلام بزرگوار …
بله دقیقا میدونم و میفهمم حرفتون رو … کتابهایی که روی سایت منتشر میشه رو بیشتر بخاطر نیازی که دیده میشه توی جامعه منتشر میکنم و بازنشر میشه در ب.کیها و این خودش شاید کمی سلیقه ی شخصی بنده رو کمرنگ کنه در این مسیر …
باعث افتخار ماست دوست عزیزم که عزیزی چون شما رو در کنار خودمون داشته باشیم و واقعا نیرویی عظیم به بوکیها خواهد داد …
بنده به زودی از طریق ایمیلی که ثبت کردید باهاتون تماس میگیرم …
.اقعا خوشحال شدم از حضورتون دوست عزیزم
برقرار باشید
سلام.مرسی از سایت خوبتون.این نسخه ای که از کتاب انقیاد زنان گذاشتید انگار کامل نیست.
درود
متاسفانه تنها نسخه ای که در اختیار داشتیم همین است …
سلام ممنون. کتاب در باره ازادی او را هم قرار دهید . با تشکر
درود بر شما
چک میکنم مشکل کپی رایت نداشته باشه انجام می شه .
برقرار باشید