برای دانلود روی لینک دانلود راست کلیک کرده و ذخیره و یا بارگیری پیوند را بزنید

دانلود کتاب سیمای محمد(ص) نوشته دکتر علی شریعتی در بوکیها

درباره کتاب : کتاب سیمای محمد نوشته دکتر علی شریعتی  یکی از بهترین سخنرانیهای ایشان است از دید بنده . امید دارم که دوستان با خواند آن بیشتر با این چهره آشنا و رازهایی از محمد (ص) را گشوده یابند. این کتاب توسط بوکیها به شدت توصیه می شود و دوستداران و کتابخواران عزیز چنان که قبل گفته شد هر کتاب ارزش یکبار خواند را دارد پس معطل نکندی … این کتاب واقعا ارزش دانلود کردن و خوانده را دارد . این کتاب به صورت خیلی محدود در اینترنت موجود است و بوکیها را وسوسه کرد به منتشر کردن آن. امدیوارم استفاده لازم را ببرید!

[toggle title=”برای مشاهده ادامه توضیحات اینجا کلیک کنید”]پس از قرن چهارم میلادی و از زمانی که امپراطوران روم به مسیحیت گرویدند و عقاید کلیسا را به عنوان آرا و عقاید رسمی ترویج کردند، بنای مخالفت را با حوزه‌های فکری و علمی آزاد گذاشتند تا این که سرانجام ژولتی نین، امپراتور روم شرقی در سال ۵۲۹ میلاد مسیح (قرن ششم میلادی)‌ دستور تعطیلی دانشگاه‌ها و بستن مدارس و مراکز علمی را صادر کرد و دانشمندان از بیم جان متواری شدند و چراغ علم و فلسفه در قلمرو امپراتوری روم خاموش شد.

درست در همین زمان بود، قرن ششم میلادی و مقارن با خاموشی چراغ علم و دانش در روم، بزرگ‌ترین حادثه تاریخ به وقوع پیوست و شبه‌جزیره عربستان شاهد بعثت بهترین مخلوق خداوند، محمد امین(ص)‌ شد که در نخستین گام به فراگیری علم و دانش فراخوانده شد، «بخوان به نام پروردگارت که آفریدت» و سپس پیروان خود را به آموختن علم و دانش از آغاز تا پایان زندگی با روایت «اطلب العلم من المهد الی اللحد» فراخواند.

آری چنین است که دکتر شریعتی در بیان شخصیت ارزنده پیامبر خاتم چنین می‌نگارد: … به راستی می‌توان گفت که محمد را این چنین «باید از نو دید»، «از نو شناخت»، او را با نگاهی که اشیا و اشخاص را می‌نگریم نباید نگریست، باید از روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و تاریخ، نگاهی تازه ساخت و بر سیمای محمد(ص)‌ افکند. او را باید در صف شخصیت‌های عظیم تاریخ، قیصران و حکیمان و انبیا دید، در جمع پیامبران بزرگ رق نشاند و تماشایش کرد.

در این هنگام است که تصویر او در چشم ما چنان شگفت و توصیف‌ناپذیر می‌نماید که گویی هرگز او را ندیده‌ایم و هرگز چنین تصویری را از مردی در جهان نمی‌شناخته‌ایم. برای شناخت دقیق و تصویر کلی و تمام هر مذهبی، شناختن خدای آن، کتاب آن و پیغمبر آن ضروری است و این روش ساده‌ترین، ممکن‌ترین و در عین حال علمی‌ترین و مطمئن‌ترین روش شناخت یک مذهب است.

محمد ترکیبی از موسی و عیسی است، گاه او را در صحنه‌های مرگبار جنگ می‌بینیم که از شمشیرش خون می‌چکد و پیشاپیش یارانش که برای کشتن یا کشته شدن بی‌قراری می‌کنند، می‌تازد و گاه وی را می‌بینیم که وقتی هر روز در رهگذرش مرد یهودی از بام خانه‌اش خاکستر بر سرش می‌ریزد و او نرم‌تر از مسیح، همچون بایزید، روی درهم نمی‌کشد و یک روز که از کنار خانه وی می‌گذرد و از خاکستر مرد خبری نمی‌شود، می‌پرسد رفیق ما امروز سراغ ما نیامد؟ و چون می‌شنود که بیمار شده است به عیادتش می‌رود.

در اوج قدرت در آن لحظه که سپاهیانش مکه را، شهری که ۲۰‌سال او و یارانش را شکنجه داده و آواره کرده است، اشغال کرده‌اند، بر مسند قدرت اما در سیمای مهربان مسیح، کنار کعبه می‌ایستد و در حالی که ۱۰ هزار شمشیر تشنه انتقام از قریش، در اطرافش برق می‌زنند و… می‌پرسد؛ «ای قریش فکر می‌کنید با شما چه خواهم کرد؟»، قریش که سیمای مسیح را در این موسایی که اکنون سرنوشتشان را در دم شمشیر خویش دارد، خوب می‌شناسند و به چشم می‌بینند، پاسخ می‌دهند که «تو برادری بزرگوار و برادرزاده‌ای بزرگواری» و آن گاه با آهنگی که از گذشت و مهربانی گرم شده است، می‌گوید: «بروید، همگی آزادید.»

آری، پس از آن که به بعثت برانگیخته شد، اولین کسی که به وی ایمان آورد حضرت علی‌(ع)‌ بود، علی بود که با وی هم‌پیمان شد و از آن پس همه لحظات عمر را در این پیمان و پیوند نهاد و در پرستش خداوند و وفای محمد و دوستی خلق و پارسایی روح، آیتی شگفت شد و با صدها رشته پنهان و پیدا با روح و اندیشه و قلب محمد پیوند یافت.

پیغمبر که تاریخ آن همه از اراده و تصمیم و قدرتش سخن می‌گوید و خسروان و قیصران و قدرتمندان حاکم بر جهان آن همه از شمشیرش می‌هراسند و دشمن از شدت غضبش می‌لرزد، در عین حال مردی است سخت عاطفی، با دلی که از کمترین موج محبتی می‌تپد و روحی که از نوازش نرم دست صداقتی، صمیمیتی و لطفی به هیجان می‌آید، در خانه و خانواده نیز چنین است. در بیرون، مرد رزم و سیاست و فرماندهی و قدرت و ابهت است و در خانه پدری مهربان، شوهری نرم‌ خوی و ساده و صمیمی،… وی هرگز نمی‌کوشید تا خود را مرموز و غیرعادی و موجودی عجیب و غریب در چشم‌ها بنمایاند، بلکه بعکس حتی به مادی بودن تظاهر می‌کرد، نه‌تنها از زبان قرآن می‌گوید که «من بشری هستم بمانند شما و فقط به من وحی می‌شود، …/ کهف ۱۱۰».

که همواره اعتراف می‌کند جز آنچه به من گفته می‌شود، از چیزی خبر ندارم و در رفتار و زندگی و گفتگویش همه جا می‌کوشید تا در چشم‌ها شگفت‌آور و فوق‌‌العاده جلوه نکند و سعی می‌کرد تا ابهت و جلالی را که در دل‌ها دارد، بشکند. می‌گویند روزی پیرزنی نزد وی می‌آید تا از او چیزی بپرسد.

آن همه خبرها و عظمت‌ها که از او شنیده بود چنان در او اثر می‌کند که تا خود را در حضور وی می‌یابد، می‌لرزد و زبانش می‌گیرد، پیغمبر احساس می‌کند شخصیت و شکوه او وی را گرفته است، ساده و متواضع پیش می‌آید، به مهر دست بر شانه‌هایش می‌گذارد و با لحنی که از خضوع، نرم و صمیمی شده‌ است، می‌گوید؟ مادر چه خبر است؟

من پسر آن زن قریشی‌ام که گوسفند می‌دوشید. بعد احساس و عمق عاطفه و اندازه رقت قلب محمد نیز شگفت‌انگیز است.
وجود علی ‌(ع)‌ و فاطمه (س)‌ که همچون دو بال برای پیغمبر بودند و فرزندان آنها، تحمل زندگی پر تلاطم و پر مشقت را برای پیغمبر (ص)‌ آسان‌تر کرده بود، چنانچه دکتر شریعتی در ادامه می‌گوید: «اما اینها همه آرامش پیش از توفان بود و توفان در رسید سیاه، هولناک و بر باددهنده آشیانه و ویران‌کننده خانه او.» (آری پس از ۲۳ سال رسالت پیامبری و هدایت مردم)‌ پیغمبر در بستر افتاد و دیگر نتوانست برخیزد و به این گونه است که محمد و رسالت چند بعدی و دو جهتش شایستگی آن را دارند که آرزوی بزرگ انسان امروز را تحقق بخشد.
دکتر شریعتی در کتاب‌های «فاطمه، فاطمه است» و «سیمای محمد(ص)‌» به تفضیل به بیان ابعاد شخصیتی حضرت نبیاکرم(ص)‌ می‌پردازد و آن را شرح می‌دهد که قطره‌ای از آن دریا در این مقال مرقوم گردید.[/toggle]


 

 

دیدگاه کاربران
  • م.ص. بهداد 16 آبان 1392 / 07:22

    چه انتخاب شایسته ای این کتاب را به دوستان توصیه میکنم. سرافراز باشید و باز هم از بوکیهای وزین ممنون

    • bookman 16 آبان 1392 / 11:21

      سپاسگزارم بزرگوار

  • محمد 20 بهمن 1392 / 01:41

    درودبرایران بزرگ”من الآن کتاب وبارگیری کردم،هنوزهیچی شونخوندم،تنهایک بارازبالاتاپایین سرسرکی نگاه کردم،که دیدم برخی ازمطالب دکتربااندیشه شماسازگارنیست،(صفحه۲۲)که اون وهاشوری غمگین زده اید،کسی که دنبالش باشه اون نوشته روگیرمیاره،پس اینکارزشت وانجام ندید.دیگه چیزی ندارم بگم،خواستیدتوجیه کنیدبهتره چیزی نگیدوننویسید.باسپاس فراوان.ایزدیارهمه

    • bookman 20 بهمن 1392 / 09:34

      سلام دوست عزیزم
      چرا فکر میکنید ما اینقدر وقت داریم که اینکارها روو بکنیم… واقعا فکر میکنید سایت رو اینطوری اداره میکنیم ؟ کتابها رو سانسور میکنیم ؟ اون هم کتابهای اسلامی و بدون مشکل رو ؟ اونوقت شما عقاید من رو از کجا فهمیدید؟ با کتابهایی که روی سایت قرار میگیره ؟
      دوست عزیز توجه داشته باشید که بنده واقعا فرصت ندارم تمامی کتابهایی که روی سایت قرار میگیره رو بخونم و بنا به سلیقه شخصی از بعضی استفاده میکنم اونم دقیقا مانند شما و نه بیشتر …
      و بنده در مقامی نیستم بخوام اندیشه کسی رو رد و یا تایید کنم… پس کمی بهتره بیشتر تامل کنید و سوال بفرمایید و مطمئن باشید مانند دیگر عزیزان ، پاسخ شما نیز با حوصله داده خواهد شد .
      و باید عرض کنم اثار دکتر شریعتی رو جز تعداد کوچکیش رو ، بیشتر فرصت نکردم مطالعه کنم و این کتاب هم از کتابهای نخوانده ام است و باید عرض کنم کتاب توسط سایت بوکیها تهیه نشده است !!
      برقرار باشید

  • ali 23 فروردین 1393 / 16:49

    سلام خیلی ازتون ممنونم خیلی به دردم خورد.

  • Ghasem aziminejad 2 تیر 1393 / 14:33

    از شما بی اندازه سپاسگزاریم.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

توسط
تومان