برای دانلود روی لینک دانلود راست کلیک کرده و ذخیره و یا بارگیری پیوند را بزنید

دانلود کتاب حماسه ملی ایران نوشته تئودور نولدکه ترجمه بزرگ علوی در بوکیها

درباره کتاب :این کتاب را نولدکه که درباره شاهنامه فردوسی نوشته و بزرگ علوی آن را به فارسى برگردانده است. سعید نفیسی در خلال مقدمه‌اى که بر آن نگاشته، خرده‌گیرى‏هایى از کتاب مزبور نموده است.

 تئودور نولدکه خاورشناس آلمانی و از نخستین پژوهشگرانی است که نگاه متفاوت و منتقدانه اش به آثار حماسی و به ویژه بررسی‌ها و مطالعاتش در شاهنامه، دستمایه کار پژوهشگران بعدی در داخل و خارج از ایران قرار گرفت. یکی از آثار ارزشمند و الهام بخش نولدکه در این خصوص، کتاب “حماسه ملی ایران” است.

دیدگاه های مطرح شده در این کتاب، ابتدا در جلد دوم کتابی به نام “اساس زبان شناسی ایران” در سال های ۱۸۹۵-۱۹۰۴ به چاپ رسید و سپس در سال ۱۹۲۰ در قالب یک اثر جداگانه در شهرهای برلن و لایپزیک منتشر شد. پس از آن در سال ۱۹۳۰ باگدانوف – خاور شناس روسی ساکن هند- ترجمه انگلیسی این اثر را تحت عنوان” Iranian national Noldeke’s epic ” منتشر کرد. ترجمه پارسی این اثر در سال ۱۳۰۹، یعنی زمانی که سعید نفیسی کار چاپ و نشر مجله شرق را عهده‌دار شد، بنا به درخواست وی از بزرگ علوی، از زبان آلمانی به پارسی انجام شد و قسمت‌هایی از این کتاب در شماره‌هایی از این نشریه به چاپ رسید. پس از توقف چاپ مجله شرق، سرانجام این کتاب در سال ۱۳۲۷ خورشیدی، با پی‌گیری و توصیه سعید نفیسی توسط انتشارات دانشگاه تهران منتشر شد.

هر چند سعید نفیسی در مقدمه مختصر خود بر این کتاب، به پاره‌ای از مشکلات و اشتباهات برداشتی نولدکه با دقت و نکته بینی شایسته ای اشاره کرده است ولی در واقع حماسه ملی ایران از جهات بسیاری اثری است برجسته که همواره مورد توجه و علاقه پژوهشگران و چراغ راه آنان در آشنایی بیشتر با مفاهیم شاهنامه بوده است.

حماسه ملی ایران از سه بخش تشکیل شده است. بخش نخست تحت عنوان “آثار کهنه افسانه‌های حماسی” به بررسی کوتاهی درباره موضوع‌های حماسی ایرانیان و نقاط اشتراک آن ها با متون کتاب‌های مقدسی مانند اوستا و ریگ ودا و نیز بررسی زمینه های مشترک افسانه های حماسی ایرانیان با آثار نویسندگان یونانی می پردازد.

نولدکه در بخش دوم کتاب اشاره ای گذرا به سیر تدوین روایت‌های ملی و آثار حماسی در ایران دارد. آثاری همچون یادگار زریران، کارنامه اردشیر بابکان و … و در همین گذر است که به بیان روند شکل‌گیری و نحوه گردآوری مطالب خدای نامه ها می‌پردازد. همچنین حدس و گمان‌هایی را درباره دلایل شباهت اسامی برخی از شاهان اشکانی با نام‌های پهلوانان شاهنامه مطرح می‌کند.

نولدکه در بخش سوم که مفصل ترین قسمت این کتاب است، به طور ویژه به بررسی برجسته‌ترین اثر حماسی ایران یعنی شاهنامه می‌پردازد. او در این بخش پس از ارائه توضیحاتی درباره زندگی فردوسی، انگیزه وی از سرودن شاهنامه، مذهب و سال تولد و مرگ شاعر حماسه سرای ایران، به بررسی محتوا و ویژگی‌های شاهنامه می‌پردازد و تلاش می‌کند از این رهگذر خواننده را با ذهن و زبان سراینده این اثر بزرگ آشنا کند.

مروری کوتاه بر برخی از داستان‌های شاهنامه، ذکر ویژگی‌های بعضی از پهلوانان نامدار شاهنامه همچون رستم و سهراب و اسفندیار، نقش زنان در شاهنامه و … از موضوعاتی است که نویسنده ضمن بیان آن‌ها تلاش می‌کند تا فردوسی و شاهنامه‌اش را هر چه بیشتر به خواننده‌اش معرفی می‌کند. البته در این میان نولدکه اشتباهاتی هم داشته است که از مهم‌ترین دلایل آن می‌توان به محدودیت منابع، زمان پژوهش، و استناد و اعتماد به برخی از منابع نه چندان معتبر همچون مقدمه شاهنامه بایسنقری اشاره کرد. از جمله این اشتباه‌ها، نسبت دادن منظومه یوسف و زلیخا به فردوسی، موضوع تقدیم شاهنامه به سلطان محمود غزنوی و … می‌باشد که امروز با پژوهش‌ها و مطالعات انجام شده نادرستی آن بر همگان اثبات شده است. از طرفی آشنا نبودن نولدکه با درون‌مایه زبان پارسی و ظرافت‌ها و ریزه‌کاری های آن باعث شده که در برخی قسمت‌ها شاهد خطاهای برداشتی از معنای ابیات توسط نویسنده باشیم که در هر حال وقتی شرایط و زمان نگارش این اثر را به یاد می آوریم، نکات مثبت و نقاط راهنمای کتاب ارزشمند نولدکه در پژوهش‌های شاهنامه شناسی،  بیشتر از این خطاها به چشم می‌آید.

آشنایی نولدکه با زبان‌های سامی، عبری، عربی و پارسی باعث شده است که وی در سراسر کتاب به بررسی ساختاری و ریشه شناختی برخی واژگان و نام های موجود در شاهنامه پرداخته و نکات قابل توجهی را در این خصوص مطرح نماید که از این منظر شاید او یکی از نخستین کسانی است که باب چنین پژوهش‌هایی را در شاهنامه باز کرده است؛ مثلاً درباره رخش و ریشه این نام می‌نویسد:

“… اُوالد به من حدس خود را اظهار کرد که رخش باید همان کلمه سامی Rahch باشد. البته باید اذعان کرد که این کلمه در بدو امر معنایی عمومی و جامع داشته است (در زبان عبرانی ظاهراً به اسب های  اصیل اطلاق شده است…” (۱) 

و یا درباره ریشه واژه “اکوان” می‌نویسد:

“من گمان می کنم که در کتاب مأخذ فردوسی، اکوان به جای اکومان نوشته شده بوده و یا آن که فردوسی آن را غلط خوانده و یا این که شاعر، که در نقل تمام اسم های شخصی اغلب به دلخواه رفتار کرده، این کلمه را هم ساخته است. حال آن که این همان کلمه اکومانو (اکومان) Akoman دشمن مخصوص وهومانو Vohumano (بهمن) است.”

چنین دیدگاه ها و حدس هایی درباره ریشه نام شخصیت‌های شاهنامه همچون رستم، رودابه، ضحاک و … نیز مطرح شده است که با به خاطر آوردن زمان و جایگاه این پژوهش‌ها، ارزش کار نولدکه و پیشگامی او در پژوهش های شاهنامه شناسی بیشتر برایمان آشکار می‌شود.

یکی دیگر از جذابیت های این کتاب، تسلط نویسنده بر آثار حماسی و ادبیات اساطیری سایر ملل و مقایسه شخصیت‌ها و رویدادهای شاهنامه با وقایع موجود در آن ها است که همین موضوع یکی از دلایلی است که این کتاب کم حجم را از ارزش ادبی و تحقیقی در خور توجهی برخوردار کرده است به گونه ای که خواننده و محقق علاقه‌مند را بر آن می دارد که  نکته های پرمغز و مختصری که نولدکه در ضمن کتاب به آن ها اشاره کرده را پی گرفته و به یافته های و جدیدی دراین باره دست یابد. مثلاً او موضوع عمر طولانی قهرمانان و پهلوانان شاهنامه را با افسانه های مشابه سایر ملت ها مقایسه کرده و می نویسد:

“بسیاری از پهلوانان ملی به سن زیادی می رسند. از عمر شارلمانی در زمان جنگ رونسوال بیش از ۲۰۰ سال گذشته، پهلوان صربی مارکو اکرالیوتیس در ۳۰۰ سالگی می میرد، از عمر پهلوان روسی، ایلیا ۲۵۰ سال می گذرد، اما عمر رستم به ۵۰۰ سال می رسد و…”

مقایسه‌ها و نوع برداشت نولدکه از اسامی مشابه موجود در شاهنامه و تکرار آن ها در قالب شخصیت های گوناگونی که نقش آفرینان شاهنامه اند نیز بسیار شایان توجه است و نشان از مطالعه منابع متعددی همچون تاریخ طبری، مینوی خرد، لغت شاهنامه عبدالقادر بغدادی، لباب الالباب، چهارمقاله و … دارد. هر چند همچنان که پیشتر گفته شد، در این بین اشتباه هایی در برداشت ها و دیدگاه‌های نولدکه وجود دارد ولی خواندن این کتاب را که پایه و اساس بسیاری از پژوهش‌های بعدی در خصوص شاهنامه بشمار می‌آید را به همه علاقه‌مندان شاهنامه توصیه می‌کنم.


 



 

دیدگاه کاربران
  • بهداد 25 بهمن 1391 / 01:57

    بوکی جان حجمش خیلی زیاده
    آخه حجم خود شاهنامه اینقدر نیست!!!
    لطفا حجمش کم کن … چه خبره آخه …
    با سپاس

    • bookman 25 بهمن 1391 / 02:11

      درود بهداد
      اشتباه تایپی بود عزیز
      تصحیح شد!

    • bookman 31 مرداد 1394 / 21:39

      سلام بزرگوار
      باعث افتخاره

  • سمیرا 12 آبان 1394 / 16:39

    باسلام و درود، سایت فوق العاده ای دارید ممنون از شما، همیشه موفق باشید.

    • bookman 12 آبان 1394 / 20:29

      درود بر شما
      سپاس از شما

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

توسط
تومان