درباره کتاب :
کتاب مردی که هرگز نبود نوشته امیر عشیری
در اولین ایستگاه راه آهن مرز فعلی هند و پاکستان که آن موقع مرزی وجود نداشت و امروز نام آن ایستگاه را درست به خاطر ندارم، سوار قطار مسافری شدم. این قطار به سوی “کویته” نزدیکترین شهر مرز ایران می رفت. واگنهای قطار تماما کهنه و فرسوده بود. جز این انتظار دیگری هم نمی رفت؛ زیرا کابوس وحشتناک جنگ در همه جا به چشم می خورد. همه جا را فرسوده کرده بود و گرد کهنگی بر همه جا پاشیده بود.
وقتی من روی نیمکت چوبی جا گرفتم، خود را با زن و مردی خارجی که روی نیمکت روبرو نشسته بودند همسفر دیدم. مرد یک کشیش بود و لباس ساده ای به تن داشت. او قدی بلند و صورتی کشیده داشت اما زن نسبتا جوان به نظر می رسید. او عینک سفید دسته شاخی به چشم زده بود. در آن نیمه شب هر دو سرگرم مطالعه بودند…
- دانلود کتاب با لینک مستقیم
- تعداد صفحات : ۴۳۷
- حجم فایل : ۶٫۹۳مگابایت
- سال انتشار : ۱۳۴۴
- ناشر : معرفت
- بازنشر : بوکیها دات کام