درباره کتاب :
تقریباً دو مکتب فکری برجسته در مورد رضا شاه در ایران وجود دارد. اولی متعلق به دوره قبل از انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ است ، در حالی که دوم از زمان انقلاب تألیف شده است. اولین موردی که عمدتاً توسط دولت تبلیغ می شد و در کتب کتابها و آثار ادبیاتی که در دوره پهلوی به چاپ رسیده بود ، رضا شاه را به عنوان یک سرباز وطن پرست و یک قهرمان ملی گرای نشان می داد که ایران را از ویرانی و ویرانی نجات می داد. توسط حاکمان نادان ، خودخواه و فاسد قاجار آورده شده است. رضا شاه به عنوان قهرمان ظاهر شد ، ایران را از آستانه تجزیه نجات داد و پایه و اساس یک کشور مدرن را بنا نهاد. وی به تنهایی ایران را از بی ثباتی و عقب ماندگی به سمت مدرنیته و پیشرفت سوق داد.
تعبیر دوم در تقابل تندی با نخستین ، رضا شاه ظهور را به قدرت یک سناریوی استعماری انگلیس می داند. از آنجا که در قرن بیستم مستعمرات نگه داشتن غیرقابل کنترل و غیرقابل کنترل بود ، انگلیس تصمیم گرفت از طریق یک حاکم وابسته به نام رضا شاه به طور غیرمستقیم حکومت کند. انگلیسیها به رضاخان یک مأمور ارشد برای رسیدن به قدرت کمک کردند و متعاقباً سلسله قاجار را سرنگون کردند و حاکم پهلوی را با رضا شاه کنونی به عنوان اولین سلطنت خود تأسیس کرد. نشریات تاریخی پس از اسلام ، سریال های تلویزیونی ، فیلم ها ، کنفرانس ها و کل سیستم آموزشی از مدارس ابتدایی گرفته تا دانشگاه ها ، صرفاً توصیف آثار و تصمیمات رضا شاه است که خلاف منافع ملی ایران بوده و در عین حال از قدرت های استعماری غربی به ویژه انگلیس بهره می برد.
این کتاب در تقابل با هر دو تفسیر ، به ویژه ادبیات عظیم پس از انقلاب علیه رضا شاه استدلال می کند که ظهور رضا شاه به طور عمده محصول شرایط داخلی اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی ایران از یک سو و رضا بود. اراده قوی و تلاشهای عظیم شاه که او برای رسیدن به قدرت به کار برد. برنامه گسترده نوسازی او نیز خواسته های بسیاری از ایرانیان تحصیل کرده بود و به آنچه انگلیسی ها می خواستند مربوط نمی شد. سرانجام ، این کتاب همچنین برخی از کاستی های وی را مورد بررسی قرار می دهد.
به دلیل نارضایتی ناشر و و دستور کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه کتاب از سایت برداشته شد