درباره کتاب :
نسرین احساس کرد که نزدیک است قلب پریشان و آتش گرفته اش از سینه بیرون زند. زانوهایش می لرزید. افسانه بازویش را گرفت، وسوسه انگیز نجوا کرد:
- خیلی خوش خواهد گذشت.
و دستش را روی زنگ فشرد. نسرین به دو طرف خیابان نگاه کرد. مانند مجرمی بود که از دیدن، شناخته شدن و دستگیر گشتن وحشت داشت. تا هنگامیکه در خانه گشوده شود، بر او لحظات سخت و هیجان انگیزی گذشت. یک نفر در خانه را گشود. نسرین انتظار داشت همان پسر باشد: فرامرز، ولی او نبود. کسی که در را گشوده بود، لبخند مصنوعی مسخره ای زد: - بفرمایید.
و خود از جلوی در کنار رفت…
- دانلود کتاب با لینک مستقیم
- تعداد صفحات : ۱۴۷
- حجم فایل : ۱٫۷۲مگابایت
- ناشر :آسیا
- سال انتشار :
- بازنشر: بوکیها دات کام