برای دانلود روی لینک دانلود راست کلیک کرده و ذخیره و یا بارگیری پیوند را بزنید

کتاب سفر در ایران نوشته گاسپار دروویل‌

درباره کتاب :

کشوری کهن، همگام با تاریخ، با هزاران سال پیشینه، با ملتی سرد و گرم چشیده، با مردمی رنج بیش وکم دوران برده، آشنا به زیرو بم آهنگ تاریخ، چنین کشوری در زمره ی واقعیاتی است که نادیده اش نمیتوان گرفت، گذشته اش را ناشنوده نمیتوان گذاشت و دفتر روزگارانش را نانوشته نمیتوان رها کرد.
کشوری که دیر زیسته است و در بیش از نیمی از عمر خویش کوس سروری زده، لاجرم از رشک بداندیشان، دستبرد متجاوزان، و تاراج آزمندان در امان نمیماند. از روزگار و از مردمان بدکردار چشم زخم بسیار می بیند و راه پایندگیش سخت پرفراز و نشیب میشود. چنین نیز بوده است.
با همه ی حوادثی که هریک از آنها برای منهدم ساختن قومی و کشوری کفایت میکرد، مردم غیرتمند و شریف این ملک در کان بشریت همچون رگ های پربها از بامداد مدنیت تا به امروز امتداد یافته اند.
امروزشان از دیروز، دیروزشان از پار و پیرار، و پار و پیرارشان از سده ها و هزاره های سرشار از بزرگی و برازندگیشان حکایت میکند و باز نوید شکوه و بزرگواری آینده را میدهد.
در طول سده ها و هزاره هایی که یکی پس از دیگری آمد و رفت، این بوم کهنسال فرزندان فرخنده خصال بیشمار به بار آورد. بسیاری از اینان در پر بار کردن فرهنگ بالنده ی این سرزمین گهرخیز اهتمام فراوان به کار بردند و برگی بر صفحات زرین تاریخ آن افزودند. از بعضی از آنان کلام به یادگار ماند و از برخی پیام. یادگارها از گزند ایام به سلامت گذشت، سینه به سینه و نامه به نامه به آیندگان رسید. هرکلامی از آبشخوری مایه داشت و هر پیامی از سرچشمه نشأت میگرفت. کلام و پیامی که بسیاری را به تحسین و تقلید و جمعی را به حسدورزی و کین توزی واداشت.
چنین بود که دیگران هم، چه دوست و چه دشمن، پیرامون حیات اجتماعی و فرهنگی این دیار بسیار گفتند و نوشتند. گفته ها و نوشته های آنان بازتابی از برداشت های شخصی، دیدگاه های شکل گرفته بر اساس آموخته ها و شنیده ها، و احساسات برانگیخته شده به وسیله ی رویدادهای تجربه گردیده یا مصلحت شخصی و قومی بوده است- گاه مثبت، گاه منفی- زیرا که قلم همواره در اختیار دست پروردگان این ملک و در کف دوستانش نبوده است و نمیتواند باشد. بیگانگان و بدخواهانش هم خامه بر نامه کشیده اند و بسیاری کوشیده اند تا خورشید حقیقت را گلاندود کنند و راست را کژ جلوه دهند- اگرچه دیر نپاییده است.
جمعی نیز، هرچند خالی از بدنهادی، اما با سادگی و بی خبری، یا به فرمان تعصب کورکورانه و اعتقاد به نادرست، در سیاه نمودن سپیدی اهتمام داشته اند. غافل از آنکه فرهنگ و فرزندان فرزانه اش صافی های راستین زمانه اند، پیام ها را می پالایند، صواب را از خطا و نکو را از نکوهیده باز میشناسند، و سرانجام حقیقت را عریان در برابر چشم ها نمایان میکنند.
گفته ها و نوشته های پیشینیان، چه دور و چه نزدیک، روشنگر راهند- راه دیروز، راه امروز- تاریکی ها را می زدایند تا پویندگان زمان در پرتو دلنواز حقیقت بهتر به داوری بنشینند و در و گوهر از خزف بازشناسند. اما شرط توفیق آن است که نامه و دفتر بیگانه و آشنا را به یکسان با دیده ی عبرت آموز فروخوانیم، به پیشداوری راه ندهیم که فهم مان را کور و شعورمان را تیره کند. نوشته ها را بخوانیم، و با چشم باطن نانوشته ها را نیز دریابیم تا پرده ی پندار به کنار رود و ظواهر آمیخته با نیرنگ نیروی حقیقت سنجی را از ما وانستاند و دیده ی واقع بینمان را تار نگرداند.





 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

توسط
تومان