قسمتی از متن :
عمارت «مونت لوژ» با جلوخان سنگ مرمر و در آهنی بزرگ در بین ساختمانهای اطرافش شکوه و جلالی داشت و ظاهرا آبرومند به نظر می رسید . صاحب مونت لوژ هنگامی که آنرا به آقای «مونتی کار» اجاره داد نفسی کشید و این معامله را خواست خدا دانست که او را لااقل برای مدتی از این عمارت بزرگ و تعمیر و پول آب و غیره نجات داده است . از بیرون ، عمارت مونت لوژ یک خانه ی معمولی آرام به نظر می رسید .
ولی مونت لوژ آنقدرها هم معمولی و آرام نبود . مثلا اطاق الف اطاقی بود بسیار مجلل و وسیع مفروش بقالیهای قیمتی ،پرده های ضخیمی جلوی پنجره ها کشیده شده بود و روشنی اطاق منحصر به چراغ سقفی بود که بند بلندی داشت و روی میز را روشن میکرد.
رو میزی سبز تیره ی ضخیمی روی میز پهن بود و عده ای زن با شانه های لخت مرمری و مردها با پیراهن های سفید آهار زده اطراف میز نشسته بودند .
ورقهای بازی روی میز پراکنده بود و توده ای ژتونهای رنگارنگ اینجا و آنجا دیده می شد…
- دانلود کتاب با لینک مستقیم
- تعداد صفحات:۲۴۳
- حجم فایل: ۴٫۰۹مگابایت
- ناشر:امیرکبیر
- سال انتشار : ۱۳۴۶
- بازنشر: بوکیها دات کام